گزارشی از زهره نعلبندی_اعضای تیم حامی سالمندان “دنیای مهربانی” تصمیم گرفتند در دهه کرامت سری به آسایشگاه سالمندان “انوار آفتاب” بزنند و به مناسبت این ایام جشنی را در این مکان برای مددجویان برگزار کنند.
به عنوان خبرنگار تیم با آنها به قصد تهیه گزارش از این مراسم راهی شدم.
سالها قبل هم برحسب اتفاق سری به این آسایشگاه زده بودم و همان بازدید این را برایم کاملا مشهود میکرد که چقدر این مکان اکنون در حال تغییر و تحول است و چه اتفاقات خوبی طی این مدت در آن رخ داده است. بی خبر از اینکه تمامی این تغییرات تنها در یکسال اخیر و با حضور مدیریت جدید و دغدغهمند اتفاق افتاده باشد.
تصورم این بود گزارش و مصاحبههایم با اعضای هیئت مدیره را در یک اتاق مدیریتی میگیرم و کارم به اتمام میرسد، اما بعد از انجام مصاحبه به پیشنهاد خود اعضای پرسنل از بخشهای مختلف آسایشگاه به صورت دسته جمعی بازدید کردیم و خدابخش اسماعیلی یکی از اعضای هیئت مدیره سالمندان انوار آفتاب نیز ما را در این بازدید همراهی کرد.
آقای اسماعیلی در حین بازدید توضیحاتی را هم برای اعضای تیم ارائه میدهد و میگوید: ” ۴۲۰ مددجو معلول و سالمند در این آسایشگاه وجود دارند که ۱۰۰ نفر سالمند و مابقی معلول هستند و از این تعداد ۱۲۰ نفر یعنی معادل ۲۵ درصد آنها مجهول الهویه هستند و غیر از خدا کسی را ندارند.”
وی در ادامه گفت: “ما از سن ۱۴ سال به بالا پذیرش داریم و بالاترین سنی که در اینجا داریم یک فرد ۹۰ ساله است، البته تا چندی پیش کسی را داشتیم که ۱۲۳ ساله بود که اکنون فوت شده است.”
*از دکتر تا خلبانی که در آسایشگاه به سر میبرند
قصه از آنجایی تلخ میشود که روایت حضور کسانی را در اینجا میشنوی که به ذهنت خطور هم نمیکرد قرار باشد روزی آنها را با آن همه به قول معروف دبدبه و کبکبه در اینجا ملاقات کنی.
آقای اسماعیلی میگوید: ” ما در این آسایشگاه سرهنگ، روحانی و حتی خلبان هم داریم.”
به اتاق یکی از مددجویان رفتیم؛ کسیکه دارای دو مدرک دکترا از بهترین دانشگاههای دنیا است که حالا باید مطابق تصور ما بهترین زندگی را در بهترین نقطه دنیا داشته باشد، اما این روزگار تلخ و نامعلوم او را به اتاقی کوچک در یک آسایشگاه رسانده و مابقی عمرش قرار است در اینجا به سر شود و دیدن چنین افرادی در اینجا حال انسان را بیشتر دگرگون میکند و این را اثبات میکند که هیچ تضمینی نیست روزی کار ما هم به چنین مکانی نکشد.
* بهبود امکانات آسایشگاه انوار آفتاب با دستان خالی
در حین بازدید از مکانهای مختلف حضور کارگرانی که مشغول به ساخت سرویسهای بهداشتی جدید بودند را میشد کامل در همه قسمتها مشاهده کرد؛ درست یادم هست که در بازدید گذشته چقدر بوی نامطبوع همین سرویسها بهدلیل غیر استاندارد بودنشان برای تیم بازدید کننده آزار دهنده بود.
یکی دیگر از اقدامات خوب و در عین حال ضروری که طی این یکسال اخیر توسط این تیم انجام گرفته نصب بیش از ۲۰۰ دوربین مداربسته در قسمتهای مختلف این آسایشگاه است تا همه چیز زیر نظر باشد و در صورت بروز مشکلی برای مددجویان، اقدامی به موقع و سریع انجام گیرد.
لابد باید اتفاق عجیب و غریبی در ارقام بودجه اختصاص داده شده به این مکان رخ داده باشد که همه چیز با سرعت در حال دگرگونی است.
اما کمی از بازدید و صحبت با کادر و پرسنل اینجا که میگذرد، متوجه میشویم افزایش بودجه ای رخ نداده بلکه هیئت مدیرهای دغدغهمند پای کار آمدهاند تا با تلاشهای مجدانه خود در جذب خیر، امکانات رفاهی و خدماتی این مکان را بهبود بخشند تا آرامش و آسایش بیشتری بر مددجویان این آسایشگاه حاکم شود.
آقای اسماعیلی توضیح میدهد: ” ما از ابتدای برج ۵ سال ۱۴۰۰ مجموعه را تحویل گرفتیم و در زمان تحویل خبری از خدمات رفاهی و …نبود، اما اکنون تعمیر ساختمانها و به روزرسانی خوابگاهها در حال انجام است. این مجموعه در سال ۴۷ ایجاد شده و اکنون نیاز به تعمیرات اساسی دارد و ما سعی کردیم با توکل بر خدا و تلاش در جذب خیر، تعمیر ساختمانهای قدیمی این مکان را آغاز کنیم، اکنون در زمینه رفاهی مددجویان کارهای بسیاری در حال انجام است، اما به شدت با کمبود بودجه مواجه هستیم.”
*مدیرانی که پشت میزنشین نیستند
روشن است که اعضای جدید هیئت مدیره خون دل خوردن را به جان خریدهاند و از پشت میزهای خود بلند شدهاند و دل را به دریا زدهاند تا اینجا را به بهشتی برای مددجویان تبدیل کنند و حالا که چنین مدیرانی را هم پیرامون خود میبینیم، چقدر بی انصافیست که ما پای کار نیاییم و آنها را در این مسیر دشوار که با دستان خالی در آن قدم گذاشتهاند، همراهی نکنیم.
زیرلب میگویم دمشان گرم که با این حجم از دغدغهمندی و سختی ارائه خدمات به چنین مکانی بزرگ، دغدغه رفاه حال این مددجویان و بهبود شرایط آنها را نیز دارند تا حدی که فراتر از وظایف خود عمل میکنند.
*بودجهای که کفاف حقوق پرسنل را هم نمیدهد
تاکنون هر مدیری که روی کار میآمد مشغلهاش فقط تأمین هزینههای ضروری و روزمره مددجویان بوده که همین هم بدون شک کار دشواری است، بخصوص وقتی متوجه میشوی بودجه ماهانه این مکان از جمع حقوق پرسنل هم کمتر است؛ یعنی باید مبلغی هم روی این بودجه گذاشت تا فقط حقوق کادر آسایشگاه فراهم شود اما این گروه ذهن و زمان خود را درگیر کردهاند تا تحولی عظیم در این مکان رخ دهد و جز باقیات الصالحاتی که برایشان بدون شک باقی خواهد ماند، منتی بر هیچ یک از مددجویان و انتظاری از هیچ یک از مسئولین برای خود ندارند، بلکه هرچه میخواهند درخواست کمک برای بهبود وضعیت افرادی است که محل زندگی دائمیشان اینجاست.
عضو هیئت مدیره خانه سالمندان انوار آفتاب در توضیح میزان بودجه و حقوق پرسنل میگوید:” ماهانه ۷۳۰ میلیون تومان از بهزیستی دریافت میکنیم و حدود ۱۰۰ نفر پرسنل داریم که مجموع حقوق پرسنل ما، حدود ۸۰۰ میلیون تومان میشود و بودجه ما حتی کفاف حقوق پرسنل را نمیدهد و باید مبلغی را هم روی این بودجه گذاشت تا فقط حقوق پرسنل تأمین شود،
اگر زندگی پرستاران اینجا تأمین نشود و حقوقهایشان سروقت پرداخت نشود، نمیتوانند در چنین مکانی فعالیت کنند؛ چرا که کارشان جزو مشاغل سخت و زیان آور است و اولویت ما رفاه آنهاست و سعی کردیم حمایتهای همه جانبه از آنها در قالب وام و ..هم داشته باشیم.”
* آسایشگاه انوار آفتاب نیازمند حمایت جدی مسئولین استانی
آقای اسماعیلی البته از برخی از مدیران استانی نیز گله مند بود و میگفت: ” از مدیران استانی دعوت کردیم که از این مکان بازدیدی داشته باشند، برخی اصلا نیامدند و یکسری هم که آمدند فقط عکسهای یادگاری گرفتند و رفتند و فقط برخی از نهادها از ما حمایت کردند. سپاه یک اکیپ دندانپزشکی را چندروز در این مکان مستقر کرد و خدمات مختلفی را برای معاینه و انجام کارهای مختلف مربوط به دندان مددجویان توسط آنان انجام شد، شهردار قم نیز در بازدید خود از این مکان صورت جلسه کرد که کارهای فضای سبز اینجا را پیگیری کند و این مکان را به یکی از واحدهای سبز شهر تبدیل نماید.”
وی اضافه کرد: ” سازمان آب نیز پای کار آمده و کلیه شیرآلات ما را تعویض کرده است، اما یکی از مشکلات ما این است که اینجا از پرداخت هزینه آب، برق و گاز معاف نیست و در این راستا پیگیریهایی داشتیم که منتهی به نتیجه نشده و نیاز به مصوبه مجلس دارد که اگر این مشکل رفع شود، ماهانه چیزی حدود ۵۰ میلیون تومان از هزینههای ما کم میشود و میتوان همان را صرف خدمات و رفاه بیشتر مددجویان کرد.”
*عطوفت و رابطه صمیمانه پرسنل با مددجویان
در حین بازدید بارها شاهد لبخند، ادب و حال خوب مددجویان و گرم گرفتنشان با اعضای هیئت مدیره و پرسنل بودم، چیزی که نمیتوانست در ثانیه اتفاق بیفتد و مشهود بود که حاصل یک ارتباط صمیمی طولانی و دراز مدت است.
توجه پرسنل به مددجویان و فراهم شدن امکانات بهتر یقینا در این حال خوب بی تأثیر نبوده است، گاهی سر برمیگرداندیم و متوجه میشدیم آقای اسماعیلی از بازدید و همراهی با تیم جا مانده به عقب که نگاه میکردیم او را در حال گرم گرفتن و شنیدن صحبتهای مددجویان مشاهده میکردیم یکی از اعضای پرسنل میگفت: “حاجی وقتی بین بچهها بیاید گیر میفتد.”
به بخش بازدید از سالمندان زمین گیر که رسیدیم هیچیک از اعضای تیم حاضر به ورود به آن مکان نبودند، دیدن سالمندان عزیزی که بی رمق روی تخت افتادهاند و حالشان مساعد نیست و جز نگاه معصومانه نمیتوانستند تو را مهمان چیزی کنند، برایمان دلخراش بود، تاجاییکه هرکدام به ورودی این بخش که میرسیدیم با بغض و چشمانی اشک آلود به عقب برمیگشتیم، اما حاجی اینجا هم دلش را به دریا زد و داخل رفت و بر سر تخت یکایک آنها حاضر شد برایش مهم نبود که متوجه مهر و محبتش هستند یا نه، دستی به سرشان میکشید و کلام نامفهوم برخی را به سختی سعی میکرد بشنود و من در همان ورودی در، محو تماشای مهر بی حد و حصر او شده بودم.
یاد مدیرانی افتادم که از پشت میزهای خود جُم نمیخورند و احساس کردم به کار بردن اسم مدیر برای برخی از افراد چقدر بی انصافیست، وقتی تا این حد خود را وقف مردم کردهاند و برای آنها همچون خادمی دلسوز عمل میکنند.
شاید اگر جای آنها بودم جرأت نمیکردم وقتی دستم از هر بودجه مالی خالیست آن هم در این اوضاع اقتصادی که قیمت کارگر و بنا و مصالح ساختمانی سر به فلک کشیده، کلنگ به دست بگیرم و بکوبم به دیوارهایی که اگر کوبیده نشوند تا چند صباحی دیگر خودشان فرو خواهند ریخت؛ دیوارهایی قدیمی که خشت هرکدام از آنها در سال ۱۳۴۷ روی هم گذاشته شده و این بناها را ایجاد کرده است و تاکنون هم دستی به آن کشیده نشده است.
* خیرین پای کار بیایند
اسماعیلی میگوید: “مشکل عظیمی برای ساختمانهای اینجا وجود دارد و با توجه به وضعیت اقتصادی که اکنون بر کشور حاکم است، بدون وجود خیرین از پس هزینهها بر نمیآییم؛ ما به خیرینی نیاز داریم که پای کار بیایند تا بتوانیم تعمیرات ساختمانها را سرعت بخشیم، چندی پیش خیری از شیراز هزار متر کاشی اهدا کرد که بخشی از تعمیرات بوسیله همین کاشیها در حال انجام است.”
وی افزود: ” استخر آسایشگاه غیر استاندارد است و نیاز به تعمیرات اساسی دارد به همین دلیل مدتی است که آن را به طور کامل تعطیل کردهایم، برای به روزرسانی درمانگاه و استخر نیز نیاز به بودجه و کمک خیرین داریم.”
وقتی دغدغه، انصاف، عطوفت، روحیه جهادی، دلسوزی، خلوص نیت در کنار هم در وجود کسی رشد کند، هرگز انجام چنین کارهایی برایش دشوار نیست و با توکل برخدا گام نخست را برمیدارد و گامهای بعدی را به خدا میسپارد و شاید دستان خدا و مجری عملی ساختن وعدههای پروردگار بر عنایت به توکل کنندگان واقعی بر روی زمین، امثال ما باشند که با توان خود چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ معنوی به این حرکت جهادی و خالصانه افراد بپیوندیم و یاریگر آنها در این اقدام خداپسندانه باشیم.
آسایشگاه انوار آفتاب قم نیازمند دستان پر مهر شما است تا بتواند شرایط بهتری را برای مددجویان خود فراهم کند.
خیرین عزیز میتوانند جهت واریز کمکهای نقدی خود از طریق شماره کارت ۶۰۶۳۷۳۷۰۱۰۰۰۰۰۲۲ اقدام فرمایند.