فرهنگ و هنر

بازخوانی یک لشکرکشی رسانه‌ای

این روزها رسانه‌های معاند با استفاده از ابزارهای جنگ نرم در تلاش برای تفرقه افکنی میان خانواده هنر و فرهنگ ایران و دوقطبی سازی کاذب میان نظارت از سوی وزارت ارشاد یا از طرف صدا و سیما هستند. این گزارش تلاش برای شفاف سازی این موضوع است.

تفکیک نیوز، طی ماه‌های گذشته شاهد اختلاف نظری داخلی میان فعالان فرهنگی کشور پیرامون آن که نظارت بر محتوای فراگیر صورت و تصویر، باید بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد یا صدا و سیمای ملی. بالاخره در همین باره هفته گذشته مصوبه‌ای از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام شد که در آن تنظیم‌گری، صدور مجوز و نظارت بر شبکه «نمایش خانگی» و «پخش آنلاین» به ساترا بازوی اجرایی رسانه ملی سپرده شد.

همین موضوع بهانه‌ای شد تا رسانه‌های معاند فارسی زبان و برخی از چهره‌های حاشیه ساز ساکن داخل به حواشی مختلفی دامن بزنند. از این رو یک‌صدا وامصیبتا سر دادند که؛ قرار است شبکه نمایش خانگی تعطیل شود. در حالی که خوشان می‌دانستند این تمام واقعیت نیست و ساترا نه یک پدیده نوظهور برای تعطیلی نمایش خانگی، بلکه نهادی شناخته شده است که سال‌هاست در این بخش فعالانه مشغول نظارت، صدور مجور و تنظیم‌گری بوده است. آنها به گونه ای اخبار را منتشر کردند که انگار ساترا تازه تاسیس است و برای نابودی نمایش خانگی آمده است، در حالی که طی دو سه سال گذشته این نهاد تنظیم‌گر به رشد کمی و کیفی شبکه نمایش خانگی کمک بسیاری کرده است.

*منتقدان چه کسانی هستند؟

همانگونه که گفته شد منتقدان به دو دسته تقسیم می‌شوند، آن‌هایی که تلاش می‌کنند دلسوزانه و دغدغه‌مند موضوعات مرتبط با تنظیم‌گری را مد نظر قرار دهند، که می‌بایست صدای آن‌ها را شنید و به دغدغه‌هایشان پاسخ داد. مثلا چند روز پیش منتقدی درباره تنظیم گری نمایش خانگی نوشته بود: «واضح است که سازوکار نظارت بر شبکه نمایش خانگی به دلیل ویژگی‌هایی که از تولید تا انتشار دارد متفاوت از جنس نظارت بر برنامه‌های رسانه فراگیری مثل تلویزیون است. یکی از سوالات اساسی که مخاطبان و تولید‌کنندگان شبکه نمایش خانگی از شبکه تنظیم‌گری صداوسیما دارند این است که آیا آنها قائل به این تفاوت نظارت بر محتوای آثار هستند یا خیر؟ اگر این نهاد تنظیم‌گر در فهم بستر نظارتی خود بلاتکلیف و گیج باشد نمی‌تواند در بزنگاه‌ها تصمیم قاطع و دقیقی بگیرد و سلایق نظارتی حاکم بر جریان تولید می‌شوند.»

دسته دوم رسانه‌های معاند هستند و برخی رسانه‌های داخلی که بدون استدلال و منطق درست همان ایده‌های رسانه‌های غرض‌ورز غربی را بازتاب می‌دهند. آن‌ها که طی این چند روز یکسره توپخانه‌های دروغشان را به سمت مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و تنظیم‌گری نمایش‌خانگی گرفته‌اند، هدف روشنی را دنبال می‌کنند که پیش‌تر هم دم خروسش آشکار شده بود. بازخوانی این لشکر کشی رسانه‌ای علیه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و ساترا می‌تواند پس پرده رویکرد و تئوری‌های ماکیاولیستی دشمن را دقیق‌تر آشکار کند.

به زعم حسین بهرامی کارشناس رسانه؛ «انتقاد تا جایی که به توهین یا قانون شکنی نرسد، هیچ مشکلی ندارد. به هر روی دو نکته در مورد خانواده فعالان عرصه تصویر پذیرفته شده است: نخست اصل نیاز به نظارت و تنظیم گری و دوم این که نهادی غیر خصوصی (ارشاد یا صدا و سیما یا هر نهاد حاکمیتی دیگر) عهده دار این منصب گردد. مشکل از آن جا ایجاد شد که شماری از بدخواهان و قانون ستیزان داخلی از یک سو و دشمنان خارجی وارد این اختلاف نظری درون خانوادگی شدند و تلاش کردند که آن را دشمنی جلوه دادند و با قطبی سازی کاذب نظارت یا رهاسازی بر آن آتش ریزند.»

*اخلاق ماکیاولیستی

این رفتار از سوی دشمنان نظام و رسانه‌های دولتی مورد حمایت‌شان هیچ شگفتی آور نیست! ریشه در تاریخ و اندیشمند تاریخ اندیشه سیاسی‌شان دارد: نیکولا ماکیاولی.

ماکیاولی در کتاب ششم هنر جنگ می‌نویسد: «یک فرمانده  باید با هر اقدامی برای چند دستگی نیروهای دشمن تلاش کند.» در ادامه ماکیاولی توصیه می‌کند که این عمل باید با مشکوک ساختن نیروهای یک جبهه که به یکدیگر  اعتماد دارد انجام شود، یا با دادن دلیلی  باید نیروها را از هم جدا کرد تا به همین دلیل ضعیف‌تر شوند و قابل نفوذ.

درست است که ماکیاولی این جملات را درباره جنگ نظامی نوشته اما خوب می‌دانیم امروز بیش و پیش از هر چیزی جنگ، جنگ نرم است و  در  رأس نبرد رسانه‌ای بر اساس روایت‌ها. چیزی که در این چند روز شاهد آن بودیم.

رسانه‌های معاند که چندی پیش هر هنرمندی که در کشور و زیر چتر قانون عمل می‌کرد «هنرمندان حکومتی» می‌خواندند و حتی کار را به ملی پوشان ورزش رساندند و در نهایت در اقدامی شنیع مرزبانان دلیر به شهادت رسیده را مرزبانان جمهوری اسلامی خواندند ناگهان نگران شبکه نمایش خانگی، که تا دیروز خودشان از آن به عنوان یک پروژه امنیتی یاد می‌کردند، شدند!

از آغاز تا پایان خبر دروغ است، نویسنده که تا دیروز از او به عنوان شاعری متوسط و حتی ضعیف یاد می‌شد، حالا در نقش خبرنگار، تیتر خبر را با شعر اشتباه گرفته است. یک: کدام سقوط؟ همه می‌دانیم هم اکنون تعداد زیادی سریال از شبکه نمایش خانگی در حال پخشند و ده‌ها سریال هم مجوز تولید گرفته‌اند. دوم: ساترا که بازوی اجرایی صدا و سیما در بحث تنظیم گری است، برخلاف جایزه‌های نوظهور جشنواره‌های غربی (در گرمی، کن و …) خلق الساعه نیست و سال‌هاست که در حال نظارت و تنظیم گری است. سوم: آشکارا تیتر نشان می‌دهد چرا به این رسانه‌ها می‌گوییم معاند، مگر میدان نبرد گلادیاتورهاست که با تیغ آخته کسی برای کشتن دیگری به میدان آید؟ هدف خبرنگار، خبر و رسانه فقط جوسازی و کوبیدن بر طبل تفرقه است.

کافی است نگاهی به فعالیت‌های ساترا داشته باشیم تا دروغشان بیشتر از قبل آشکار شود. طی دو سه سال اخیر انحصارگرایی برخی از شبکه‌های نمایش خانگی تا حدودی شکسته شده است و تعداد پلتفرم‌ها به بیش از ۳۸۰ رسانه صوت و تصویر فراگیر رسیده است (تنها در 2 ماه اخیر 40 رسانه از همین نهاد تنظیم‌گر (ساترا) مجوز فعالیت گرفته‌اند) از سوی دیگر طی ماه‌های اخیر 256 سکو و رسانه، از ساترا بسته حمایتی گرفته و استفاده کرده‌اند.

همانگونه که گفته شد این میدان (صوت و تصویر فراگیر)، فضای جدیدی است که نیاز به ساختارهای فنی دقیق دارد و بی‌شک ساترا هم باید مدام خودش را به روز کند و برای بهتر شدن کیفیت فعالیت‌هایش صدای منتقدان دلسوز را هم بشنود. اما هدف رسانه‌هایی معاند نه نقد برای بهبود، بلکه دمیدن بر آشوب و ایجاد فضای ناامیدی و ناامنی و ایجاد شکاف اجتماعی است. آن‌ها این موضوع را به عنوان یک رخداد خبری بلکه به عنوان یک «پدیده» برای پیشبرد اهداف سیاسی خود به کار گرفته‌اند و گرنه آشکار است که نه دغدغه فرهنگ دارند و نه مردم.

بیاید برای روشن‌تر شدن موضوع به یکی دیگر از تیترهای رسانه‌های معاند بپردازیم: «ادامۀ جنجال نظارت بر نمایش خانگی؛ کانون کارگردانان سینما هم هشدار داد.»

 

*هدف: چند دستگی و ایجاد تفرقه

برای درک بهتر موضوع بازگردیم به سخنان ماکیاولی. ماکیاولی می‌گوید: «با هر اقدامی برای چند دستگی نیروهای دشمن تلاش کنید.»  غربی‌ها ایران اسلامی را دشمن نظم خود ساخته جهانی‌شان می‌دانند، پس از هر تلاشی برای چند دسته سازی میان ما فروگذار نمی‌کنند.

در ادامه ماکیاولی توصیه می‌کند که «این عمل باید یا با مشکوک ساختن نیروهای یک جبهه که به یکدیگر اعتماد دارند انجام شود»، نگاهی به رسانه‌های معاند نشان می‌دهد که چگونه دقیق و مو به مو در حال اجرای استراتژی‌شان هستند: نیروهای هنری کشور که به هم اعتماد دارند را سعی می‌کنند تا به یکدیگر بی‌اعتماد کنند و در مقابل هم قرار دهند.

ماکیاولی اندیشمند سیاسی قرن 16 می‌گوید: «باید با دادن دلیلی نیروها را از هم جدا کرد تا به همین دلیل ضعیف‌تر شوند و قابل نفوذ»؛ این دقیق بنیان نظری و تئوریک همان تلاشی است که مدت‌هاست رسانه‌های معاند در راستای جدا کردن هنرمندان «سینما» و «نمایش خانگی» از هنرمندان «صدا و سیما»  ذیل عنوان هنرمندان حکومتی و غیر حکومتی انجام می‌دهند.

این‌ها فقط چند نمونه ساده است از تلاش‌هایی که دشمن برابر عمر جمهوری اسلامی با استفاده از ابزارهای جنگ نرم، برای روبرو همدیگر قرار دادن ملت ایران انجام داده است.

این گزارش اشاره‌ای کوتاه بود به تلاش معاندین در راستای تفرقه افکنی میان خانواده هنر و فرهنگ ایران تا نشان دهد که چگونه در چند روز گذشته تمامی دستگاه پروپاگاندا غرب برای تفرقه افکنی متحد شدند تا با دوقطبی سازی به تضعیف یکی از مهم‌ترین میدان‌های کشور یعنی «فرهنگ و هنر» بپردازند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا